لطفاً نسخه مصوّر و pdf این متن را از اینجا دریافت کنید .
اين نامه را « ابن يمين فريومدی » از جانب « عَلاءالديّنِ مُحَمَّد وزير » به دربار مصر نوشته است .
طبق اين متن ؛ کاروانی رهسپار ديار مصر بوده ، « عَلاءالديّنِ مُحَمَّد وزير » اين نامه را به دربار مصر نوشته و
گفته مشتاق زيارت آن سلطان امنيّت گُستر است گویا می خواسته با نوشتنِ
اين نامه در ترفيه حال افراد کاروان و امنيّت آنها ، نظرِ سلطان مصر را جلب
نماید .
نامه ای به مصر
مِن : إنشاءِ أفضَلِ المُتَقََدِّمينَ وَأكمَلِ المُتَأَخِّرينَ فَخرِ المِلَّةِ وَالدّينِ أميرِ مَحمودِ بنِ يَمينٍ المُستَوفَی الفَريُومَديِّ
عَن : لِسانِ الصّاحِبِ المُعظَّمِ وَالدُّستُورِ المُكرَّمِ خواجَه عَلاءِ الديّنِ مُحَمَّدٍ
إلی : حَضرَةِ سُلطانِ مِصرَ أنارَ اللهُ بُرهانَهُ .
سَلامُ اللهِ مَا تلَی المَثانِيَ ................ وَما اَصطَحَبَ المَثالِثَ وَالمَثانيَ
عَلی أكنافِ حَضرَةِ الرَّفيعَةِ وَأرجاءِ السّدةِ المَنيعَةِ، الّتي هِيَ مَجمَعُ السَّعاداتِ السَّماوِيَّةِ وَمَرجَعُ الكَراماتِ الاِلهيَّةِ أعنِي جنابَ حَضرَةِ سُلطانِ سلاطينِ العالَمِ، مَولَی ملوكِ العَرَبِ وَالعَجَمِ، باسِطِ الأمنِ وَالأمانِ، ناشِرِ العَدلِ وَالإحسانِ عَلَی كافَّةِ نَوعِ الإنسانِ، ناصِبِ راياتِ الجودِ وَالإنصافِ، ناسِخِ آياتِ الجَورِ وَالاِعتِسافِ، ظِلِّ اللهِ فِي الأرَضينَ، خَليفَةِ الخالِقِ عَلَی الخَلائِقِ أجمَعينَ، ناصِرِ الحَقِّ وَالمِلّةِ وَالدّينِ، قامِعِ الكفَرَةِ وَالمُتَمَرّدينَ، مَدَّ اللهُ سُرادِقاتِ جَلالِهِ عَلی قمّةِ الجَوزاءِ وَأعانَهُ عَلی رَفعِ الأولِياءِ وَخفضِ الأعداءِ بِالنَّبِيِّ وَآلِهِ مَا تَلَألَأَ القَفرَ بِآلِهِ .
أمّا بَعدُ؛ فَإنَّ أقَلَّ عَبيدِهِ المُباهِي بِعُبودِيَّتِهِ يَستَدعِي عَنِ الحَضرَةِ الرّبوبِيَّةِ سَعادَةَ لثمِ تُرابِ سُدّتِهِ الشَّريفَةِ وَالمُثُولَ بَينَ يدَيْ حَضرَتِهِ المَنيفَةِ، وَالاِنخِراطِ في سِلك حَواشيهِ وَخِدَمِهِ وَاِفتِراشِ ديباجَتِهِ تَحتَ قَدَمِهِ . وَلكن تَجري الرّياحُ بِما لا تَشتَهي السُّفُنُ.
هذا وَلَمّا تَوَجَّهتْ الرّكائبُ جَنابَهِ، اَلّذي هُوَ مَديَنُ المَآرِبِ، أوجَبُ داعيَ الإخلاصِ إظهارُ الاِختِصاصِ بِتِلك الحَضرَةِ المَيمونَةِ التي هِيَ مِنَ الحَوادِثِ مَناصٍ، فَأَرسَلتُ هذه الضّراعةَ في صُحبَتِهِم وَأدخَلتُها في جُملَتِهِم وَأَقولُ ظاعِناً وَمُقيماً : « ... يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً . » ، ( نساء ، 4 / ٧٣ )
وَأسأَلُ اللهَ خالِقَ العِبادِ دَوامَ دَولَتِهِ القاهِرَةِ إلى يومِ المَعادِ وَأنّ دُعاءَ المُخلَصينَ مُجابٌ . وَالسَّلامُ .
[ فرائد غیاثی ( 1 ) ، جلالالدّین یوسف اهل ، به كوشش دكتر حشمت مؤیّد ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، ص 171 ـ 172 ]
* * * * * * * * * * *
از : نوشته بهترین متقدّمان و کامل ترین متأخّران ، افتخار دین و آیین أمير مَحمود بن يَمين المُستَوفی الفَريُومَدي
از جانب : شخص والا مقام ، خواجه عَلاءالدّينِ مُحَمَّد
به : جناب سُلطان مِصر ـ که خداوند دلیل و برهانشان را روشن کند . ـ ( برمقاماتشان بیافزاید . )
درود خداوند [ بر او باد] مادامی که المَثانِيَ [ قرآن ] مي خواند . [ « وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ . » ، ( حجر ، 15 / ٨٧ ) « اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ ... . » ، ( زُمر ، 39 / ٢٣ ) ]
و مادامی که « سه » و « دو » مصاحب می شوند . [ یعنی دائماً ، چون همیشه عدد « سه » بعد از عدد « دو » می آید .]
بر آستان مقام والا و بارگاه رفيع که محلّ جمع شدن خوشبختی های آسمانی و مرجع کرامات الهی است ؛ یعنی جناب حضرت سلطان سلطانهای جهان ، سَرور پادشاهان عَرَب و عَجَم ، گُستراننده امنیّت و آرامش، پخش کننده عدالت و احسان برتمامی انسانها ، حامل پرچمهای بخشش و انصاف ، نسخ کننده آیات ستم و انحراف ، سایه خداوند در زمین ، خلیفه آفریدگار بر تمام مخلوقات ، یاری دهنده حقّ و دین و آیین ، از بین بَرنده کافران و سرکشان به حقّ پیامبر (ص) و خاندان ایشان (ع) ، مادامی که بیابانهای خشک به بَرَکت خاندان ایشان می درخشد [ آبادان است ] ، سَراپرده های بزرگی اش را بر بالاترین مکان بگُستراند و به وی در بالابردن [ مقام ] اولیاء و پایین آوردن [ مَنزلت ] دشمنان یاری دهد .
امّا بَعد ؛ پس
کم ترین بندگان او که به بندگی اش افتخار می کند ، از والاحضرت درخواست
سعادتِ بوسیدنِ خاکِ آستانِ شریف ، و حاضر شدن در مقابلِ آن والا مقام و
قرار گرفتن در ضمن خِدَم و حَشَم وی و پهـن کـردنِ فـرشِ دیباجه اش در
زیر پاهای ایشان را دارد . ولی بـادها مطابق خواسته کَشتی ها نمی وزند . ( = اوضاع همیشه وفق مُراد نیست . )
این در حالی است که چون سواران به سوی آن مقام حَرَکت کردند ـ که وی مقصد و خواستگاه [ همه ] است ـ پس انگیزه اخلاص مستلزم آن بود که اختصاص داشتن به آن بارگاه مبارک ـ که پنـاهگاه [ رهایی از ] حوادث است . ـ اظهار شود . پس من این اظهار خُضوع را به همراه آنان فرستادم و در حالت کوچ و اقامت می گویم : « ... يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً. » ، ( نساء ، 4 / ٧٣ ) ( ای کاش من با آنها بودم تا به کامیابی بزرگی دست می یافتم . )
و
از خداوند آفریننده بندگان ، درخواست می کنم که حکومت پیروز ایشان را تا
روز قیامت مستدام بدارد که دعای مخلَصان ، مُستجاب است . وَالسَّلامُ
* * * * * * * * * * *
محمّد محمّد یونُس ، دیوان ابن یمین فریومدی را در دو مُجَلّد به زبان عربی ترجمه کرده ، مُجَلّد اوّل آن در سال 2006 میلادی و مُجَلّد دوم آن در سال 2008 میلادی در مصر ـ قاهره منتشر شده است .
* * * * * * * * * * *
یک « کاروان » آماده سفر بوده ، یک « نامه » نوشته شده تا با خود ببرند .
برای باز نشر آن ، یک « کاروان » باید همداستان شوند تا آن « نامه » آماده شود !
ـ « جلال الـدّین یوسف اهل » که « فرائد غیاثی » را جمع آوری کرده ،
ـ « دكتر حشمت مؤیّد »که به کوشش او « فرائد غیاثی » آماده و به نشر« بنیاد فرهنگ ایران » سپرده شده ،
ـ « کتابخانه آستان قدس » که برای اسکن و عکسبرداری از کتابها همکاری کرده ،
ـ « دکتر علی ضیغمی ( فرومدی ) » استادیار دانشگاه سمنان که در آماده شدن این متن سهیم بوده ،
ـ « آقای رضا رجب زاده » نویسنده و مترجم بزرگوار که نکته سنجی های خود را بیان داشته ،
ـ « محمّد محمّد یونُس » که « دیوان ابن یمین فریومدی » را به عربی ترجمه کرده است .
ـ « خطّه فریومد / فرومد » و ... .